دانستنی ها

چیزهایی که باید می دانستم!

چیزهایی که باید می دانستم!

چیزهایی که آرزو داشتم در ۲۰ سالگی می دانستم

 

کد مطلب : ۹۴۱۲۲۰۰۱

تصور کنید که زمان به عقب برگشته و شما می خواهید به خودِ ۲۰ ساله تان نصیحت کنید که چگونه روی فرآیند خلاقیت تان سرمایه گذاری کند، تا بتواند ایده های جدید داده و کارهای جالبی تولید کند.

آقای کوان لی در وب سایت open.bufferapp توضیح می دهد:

“من اخیرا در این مورد زیاد فکر کرده ام. می خواستم بدانم از ۲۰ سالگی تا حالا که ۳۰ ساله شده ام، چه قدر تغییر داشته ام. مسئله ای که هست، خلاقیت روز به روز در کار و زندگی ام مهم تر شده است. شاید خیلی از ۲۰ ساله ها بخواهند درس هایی که من در این راه آموختم (و هنوز هم در حال یادگیری شان هستم) را بدانند.”

در ادامه «کوان لی» نصیحت هایی را برای نسخه ۲۰ ساله خودش عنوان خواهد کرد. کارهایی که او باید در ۲۰ سالگی انجام می داد تا خلاقیت را در خودش پرورش داده و از مزایای آن در ۳۰ سالگی استفاده کند. این نوشته در دو بخش برای شما آماده خواهد شد، و آنچه در ادامه آمده است بخش نخست آن می باشد.

این نکات شاید برای ۲۰ ساله ها بهتر باشد چون هنوز در شغل شان پا نگرفته و روند زندگیشان تعیین نشده است. آن ها هنوز روی مرز انتخاب ها ایستاده اند. اما اگر حتی سنتان خیلی بیشتر از این هم باشد، و هنوز در سرتان ایده هایی می پرورانید که دوست دارید زندگی تان متفاوت با چیزی باشد که هم اکنون دارید، باز هم این نکات برای شما بسیار مفیدند. می توانید از نو آغاز کنید و مطمئنا به دلیل تجاربی که دارید، خیلی سریع تر به مقصود خواهید رسید. همانطور که خواهیم خواند: نمود خلاقیت به صورت علمی، با استفاده از تلاقی نابی بین تجارب و دانشی که داریم به وجود می آید.

۱- اول از همه بدانید که شما به اندازه همه انسان ها خلاق هستید

گاهی می شنویم که مردم می گویند: “من اصلا خلاق نیستم.” من این جمله را باور نمی کنم. شما خلاق، دارای قوه ابتکار، مدبر و فوق العاده هستید. خلاقیت حتما نباید در مرزهای هنر و ادبیات محصور شود. خلاقیت شما می تواند در بسیاری از راه های گوناگون دیگر هم نمود پیدا کند؛ پدر یا مادر بودن، روابط، حل مسائل، ایده ها، صفحه شبکه های اجتماعی تان، یا حتی آشپزی، چیدن کمد لباس و بند کفش.

به یاد داشته باشید هر کسی ظرفیت هایی برای خلاقیت دارد.

چیزهایی که باید می دانستم!

چیزهایی که باید می دانستم!
چیزهایی که باید می دانستم!

۲-هرگز ارزش یک خروجی خلاقانه را دست کم نگیرید.

آیا کاری که انجام می دهید، نیاز های شما برای ابراز خلاقیت تان را پاسخ می دهد؟ فصل هایی در زندگی هستند که شغل شما این امکان را ندارد. در این دوره های زندگی، استفاده از خلاقیت تان در یک خروجی دیگر به شکل غیر قابل تصوری مفید واقع می شود و می توانید به آن تکیه کنید و پیش بروید.

یکی از شغل هایم برای پرداخت صورت حساب ها بود و دیگری برای تغذیه حس خلاقیت و شادی ام که از آن لذت می بردم.

از روی تجربه، می توانم بگویم که انجام این کار بسیار ضروری است. ۶ سال بود که من در مورد تغذیه و سلامتی مطلب می نوشتم؛ مباحثی جدی در مورد چربی های خوب و کلون ها. از طرف دیگر، شروع کردم به نوشتن داستان های بامزه خلاقانه در مورد ورزش و مسابقات قهرمانی. همه زندگی ام نوشتن شده بود. اما یکی برای پرداخت صورت حساب ها بود و دیگری برای تغذیه حس خلاقیت و شادی ام که از آن لذت می بردم.

پژوهش های روان شناختی نیز این نوع فعالیت های خلاقانه را تایید می کنند. در مطالعه ای در شهر سانفرانسیسکو، خلاقیت کارکنان را با پروژه های جانبی، یا سرگرمی های خلاقانه ای که داشتند اندازه گیری کردند. آن هایی که کار های جانبی و سرگرمی های خلاقانه داشتند، عملکردشان در شغل اصلی هم مفید تر، یاری رسان تر و خلاق تر بود.

بهتر از همه اینکه پروژه های جانبی باید دنیایی متفاوت با هر چیزی باشد که در کار اصلی تجربه می کنید. این پروژه ها کم خطر، کم فشار، و چیزی است که عاشق انجام دادنش هستید.

۳- برای خلاقیت وقت بگذارید. هر روز، همان ساعت.

من تنها زمانی می نویسم که ایده هایم غوغا می کنند. خوشبختانه این اتفاق هر روز راس ساعت ۹ صبح می افتد.

اگر می خواهید خلاق تر باشید، ایده های بیشتری به ذهنتان برسد، و فرآیند خلاقیت کارا تری داشته باشید، برای آن برنامه ریزی کنید.

ساعت خلاقیت را داخل تقویم تان علامت گذاری کنید.

و هر روز پایبند آن باشید.

شاید اشتیاق “شراره های صاعقه مانند ایده ها و الهاماتی” که به طور تصادفی زبانه می کشند این احساس را القا کنند که این لحظات تصادفی پیش می آیند و شما آن ها را داخل یک بطری گیر می اندازید و خودتان را برای لحظه ای که لازمشان دارید، آماده نگه می دارید. این ها همگی خوب هستند. ولی یادتان باشد نشستن و منتظر ماندن برای زبانه کشیدن این صاعقه ها، ممکن است باعث شود که هرگز با خلاقیت روبرو نشوید.

به جای این کار می توانید فعالیت مغزی تان را با نگه داشتن یک برنامه منظم و مداوم افزایش دهید. این برنامه روزانه مدارهای عصبی تان را تقویت می کند. هرچه بیشتر به این برنامه روزانه پایبند باشید، این ارتباطات قوی تر خواهند شد.

چیزهایی که باید می دانستم!
چیزهایی که باید می دانستم!

۴-محدودیت ها را در آغوش بگیرید

شاید به نظر غیر منطقی برسد، اما محدودیت ها می تواند به خلاق تر شدن شما کمک کند. محدودیت ها را از هر سمت و سویی که می آیند، در آغوش بگیرید؛ زمان، منابع، انرژی…. اگر فقط ۲۰ دقیقه برای خلاق بودن وقت دارید، پس این همه زمانی است که به آن نیاز خواهید داشت.

توییتر یک نمونه خوب از خلاقیت در محدودیت ها است؛ خلاقیت در ۱۴۰ کارکتر یا حتی کمتر. بعضی دیگر حتی این مقدار را به شش کلمه کاهش دادند. در سایت six-word memoirs می توانید جملات آن ها را ببینید.

نمونه های دیگری هم هستند که همگی ثابت می کنند محدودیت مانع خلاقیت نیست، مثل سایت Speedartists یا تد تالک های زمان بندی شده و حتی هنرمندان لیوان های کاغذی. همه اینها نشان می دهند که خلاقیت ممکن است در محدودیت ها بیشتر رشد کند.

هنرمندانی که خلاقیتشان را روی لیوان های کاغذی به نمایش می گذارند. انگار محدودیت فضا و فرم برای طرح آفرینی به خلاق تر شدن آن ها کمک هم کرده است.

۵-سعی کردن و شکست خوردن بهتر از این است که هرگز سعی نکنید.

مانعی که شما را از آفریدن چیزهای جدید باز می دارد، چیست؟

برای خیلی از ما این مانع ترس است.ترس از اینکه ممکن است کارمان به اندازه کافی خوب و خاص نباشد.

فائق آمدن بر این ترس یک قدم مهم و بزرگ است. می توانید از اینجا شروع کنید: شکست خوردن اشکالی ندارد. در حقیقت آفریدن یک چیز احمقانه، زشت و غریب یا حتی بی استفاده می تواند به خلاقیت شما کمک کند. چرا که شما قدمی برداشته اید که خیلی ها از انجامش عاجزند. شما خلق کرده اید.

«کِلِی شیرکی» نویسنده در کتابش Cognitive Surplus، به اهمیت آفرینش های ساده اشاره می کند (آفریدن هرچیزی، حتی یک چیز احمقانه):

احمقانه ترین خلاقیت ممکن، هنوز هم یک عمل خلاقانه محسوب می شود. در دامنه خلاقیت، تفاوت بین متوسط و خوب گسترده است. با این حال محصول متوسط هنوز هم در این طیف قرار دارد، یعنی می توانید از متوسط به سمت خوب و عالی حرکت کنید. شکاف واقعی بین انجام دادن و انجام ندادن آن کار است.

۶-آماده شوید تا بهترین ایده هاتان را شکوفا کنید

نصیحت مشهوری هست که با وجود دشوار به نظر رسیدن، کاملا درست است. “دلبستگی هایت را بکُش.” در بسیاری از مواقع، برای پیشروی همراه با خلاقیت، باید که دنبال یکی از علاقه ها تان باشید، یعنی مجبورید یکی از عزیزان تان را در کنار جاده رها کنید.

خیلی سخت نیست. گاهی اوقات ایده شما برای پیش بردن بیش از حد بزرگ است. گاهی اوقات هم زمان بندی درست نیست. شاید این ایده در فکر شما خیلی بزرگ و پرسرو صدا به نظر برسد اما هنگامی که روی کاغذ آورده می شود، کاملا متفاوت باشد. دلیلش هر چه که باشد، روی یک ایده به مدت طولانی متوقف نشوید. فضا را برای ایده های جدید دیگر خالی کنید.

چیزهایی که باید می دانستم!
چیزهایی که باید می دانستم!

۷- همه تاثیراتی که می گیرید را در آب نمک بخیسانید

یک اسفنج فرهنگ شوید، یک اسفنج محتوا، یک اسفنج الگو. با زندگی اطرافتان تجربه و تعامل بیشتری داشته باشید و از چیزهایی به شکل ویژه دوست دارید یادداشت برداری کنید.

با تشخیص چیزهای خلاقانه ای که عاشقشان هستید، بزودی خواهید توانست سلیقه خودتان را کشف کنید. اینگونه در شناسایی چیزهایی که دوست دارید یا ندارید، موفق تر خواهید بود و خلاقیت های شخصی شما به صورت واضح تری شکل خواهند گرفت.

۸-همه چیزهایی که الهام بخش شما هستند را جمع کنید

نویسنده نیل گیمن ارزش “خیساندن” را درک کرده بود (نکته بالا). همچنین می دانست که ارزش توجه کردن به این منابع الهام بخش چه قدر است و به همین خاطر ایده ها را هر گاه که می آمدند جمع می کرد.

برای من الهامات از خیلی جاها می رسیدند: ناامیدی، ضرب العجل…بسیاری اوقات ایده ها زمانی می آیند که شما در حال انجام کارهای دیگری هستید. و مهمتر از همه ایده ها از تلاقی می آیند؛ هنگامی که دو چیز با یکدیگر تلاقی می کنند. اصولا آن ها از خیال پردازی های روزانه آغاز می شوند و من فکر می کنم این کاری است که هر انسانی تا به حال انجامش داده است. نویسندگان خودشان را به گونه ای آموزش می دهند که هر هنگام ایده ای به ذهنشان رسید، به آن توجه کنند و آن را روی هوا بگیرند. به هیچ وجه اینگونه نیست که آن ها ایده های بیشتری به ذهنشان می رسد یا الهامات دریافت می کنند، آن ها فقط هنگام رخ دادن این ایده ها کمی بیشتر توجه می کنند.

شبیه چیست؟ مخزنی برای ایده ها و ذره هایی که الهام بخش من هستند. من تمام آنها را در یک برد آنلاین و برد ترلو (Trello) نگه داری می کنم. هر چیزی که می تواند روزی برای انفجار یک ایده خلاقانه استفاده شود، داخل این مجموعه یافت می شود.

«کوان لی» تمام ایده هایش را در داخل برد های ترلو نگه داری می کند.

۹-خلاقیت یافتن رابطه هاست

گرافیک زیر که متعلق به هیوگ مک لئود است به شکل بسیار عالی رابطه بین دانش و تجربه را نشان می دهد. همین گرافیک را می توان جهت دانش و خلاقیت نیز استفاده کرد.

رابطه بین دانش و تجربه، تجربه دانش های مختلف شمارا به هم متصل می کند. همین گرافیک را می توان جهت رابطه بین دانش و خلاقیت نیز استفاده کرد.

خلاقیت متصل کردن چیزها است. وقتی که شما از مردم خلاق می پرسید که چگونه کاری انجام می دهند، آن ها کمی احساس گناه می کنند، چرا که واقعا کاری انجام نمی دهند. آن ها فقط چیزها را می بینند و بعد از مدتی به نظرشان واضح می رسد. استیو جابز

این سخن از لحاظ علم اعصاب درست است. محققان دریافته اند هنگامی که نقاط مختلف مغز متصل می شوند، مغز عمل خلاقیت را انجام می دهد. هنگامی که یک ایده جدید متولد می شود، در اصل مغز تجربیاتش از مسائل گوناگون را به گونه ای در کنار هم قرار می دهد. استیو جابز نقاط مابین صفحات تاچ اسکرین، کامپیوتر های شخصی، رابط کاربری، و طراحی فوق العاده را به هم متصل کرد و همه اینها تبدیل شد به برخی از بهترین دستگاه های همراه داخل بازار.

چیزهایی که باید می دانستم!
چیزهایی که باید می دانستم!

۱۰-دیگران بهتر از شما خواهند بود. و این چیز خوبی است

من گاهی احساس می کنم که نیاز دارم همه چیز را رها کرده و بایستم، وقتی که میبینم کسی هست که آنچه که من عاشقش هستم را بهتر از من می تواند انجام دهد. بهترین چیز کار من نیست پس من نمیتوانم بهترین شخص باشم.

آیا شما این جمله را شنیده اید؟ ” اگر شما باهوش ترین شخص اتاق باشید، پس اتاق تان را اشتباهی آمده اید.” من فکر می کنم این جمله در مورد تمامی نویسندگان و موسیقی دانان و انسان های خلاقی که شما تحسینشان می کنید، صدق می کند. فروشگاهتان را در اتاقی راه بیندازید که برای بهتر شدن به شما انگیزه می دهد و اینگونه خلاقیت خودتان را رشد دهید.

۱۱- خودتان را با بهترین ها احاطه کنید

شما میانگین ۵ نفر از افرادی هستید که بیشترین وقت تان را با آن ها می گذرانید. شما حاصل مجموعه تاثیراتی هستید که می پذیرید. این قطعات نصیحتی را در کنار یکدیگر قرار دهید و با کسانی ارتباط برقرار کنید که تجربه ها و اثر گذاری های فوق العاده دارند.

کار شما جمع آوری ایده های خوب است. هر چه ایده های خوب بیشتری جمع کنید، هنگام الهام گرفتن و خلق کردن که می شود، انتخاب های بیشتری هم دارید.

۱۲- فکر نکنید، خلق کنید

من هنگام نوشتن در مورد چه چیزی فکر می کنم؟ در حالت ایده آل به هیچ چیز. حدس می زنم که حتما در مورد کلمه بعدی که می خواهم بنویسم فکر می کنم. یا حتی در مورد روند کلی داستانم. اما مسلما در مورد چگونگی پذیرش ان فکر نمی کنم (آیا مردم عاشقش می شوند؟ یا از آن بیزار خواهند بود؟) یا اینکه فکر نمی کنم آیا باید کلا چیز دیگری می نوشتم یا کار بعدی ام چه باشد.

فکر کردن به تفکر آگاهانه منجر می شود. به گفته ری بردبری: “هر چیز خودآگاهی ضعیف و کوچک است. شما نمی توانید برای انجام کارها سعی کنید. بلکه مجبورید که انجامشان دهید.” تا جایی که می توانید کمتر فکر کنید و عمل کنید.

۱۳- تنها هم باشید می توانید خلق کنید

تنها بودن در پروسه خلاقیت ممکن است سنگ بزرگی جلوی پای یک خالق جوان باشد. بهتر است این را بدانید: تنها بودن در خلق چیزی نرمال است. شاید اوقاتی باشند که شما به همراه مجموعه یا با همکاری یک تیم چیزی خلق می کنید، اما اوقات بسیار زیادی هم وجود دارند که تنها این کار را انجام می دهید. حتی پس از برین استورمینگ های دسته جمعی نیز شاید احساس کنید که در حال خلق انفرادی هستید. این تنهایی اغلب لازم است و شما یاد می گیرید که عاشقش شوید. با خودتان راحت باشید، تمرکز کنید و بیافرینید.

۱۴-همین امروز چیزی را شروع کنید

اگر در ایجاد چیزی نو گیر کرده اید، این نصیحت را از سث گودین بپیذیرید. چیزی را شروع کنید. هر چیزی. و برای اضافه کردن انگیزه تان، تاریخ شروع این کار را در تقویم تان علامت گذاری کنید. اینگونه می دانید که منظورتان از این کار بیزینس است.

شروع کردن هم همینطور است. می توانیم برایش برنامه ریزی کنیم. مثلا ۵ شنبه ۲۷ شهریور ساعت ۳:۰۵ …شروع می کنم.

و وقتی که با یکی دیگر از اصول مورد علاقه گودین آشنا شوید، احساس بهتری هم خواهید داشت: جشن بگیرید.

۱۵-عاشق عجله کردن می شوید وقتی که می خواهید خوشحالی کنید

وقتی که قرار است فعالیت هایی که از آن ها لذت می بریم را انجام دهیم، مسیر های دوپامین در مغزهورمون های حس خوب می فرستند، مثل دریافت چیزهای جدید، گرفتن پاداش و غیره. شادی کردن برای محصول جدیدی که خلق می کنید می تواند ماشه دوپامین را بکشد و باعث شود که عجله کنید. وقتی این احساس را هر روز تجربه کرده و به هم متصلشان کنید، پیمودن راه طولانی قدرت آفرینش را در خودتان آغاز می کنید.

شروع کنید. تمامش کنید. شادی کنید، و دوباره از اول تکرار کنید.

۱۶-با اهدافتان بزرگ شوید

خیلی اوقات ایده های خلاقانه من در فکرم بسیار بزرگتر به نظر می رسند از چیزی که خلق می شود. چیز بدی نیست. استین کلون در کتابش “سرقت مانند یک هنرمند”، داستان کانن اوبراین (شخصیت مشهور تلویزیونی آمریکا) را تعریف می کند:

کانن اوبراین دباره اینکه چگونه کمدین ها سعی می کنند از قهرمانانشان تقلید کنند، شکست بخورند و سرانجام خودشان باشند صحبت کرده است. جانی کارسون سعی کرده جک بنی باشد ولی سرانجام جانی کارسون شد. دیوید لترمن سعی کرد کپی جانی کارسون باشد اما در نهایت دیوید لتر من شد. و کانن او براین سعی کرد تا دیوید لترمن باشد، اما نهایتا او هم کانن اوبراین شد. یه گفته او براین، “این شکستی که ما به خاطر رویای تبدیل شدن به ایده آل ها خوردیم، موجب می شود که در نهایت خودمان را تعریف کرده و یکتا شویم.”

سعی در شکار ستاره ها و دست نیافتن به آن ها هنوز هم چیز خوبی است. ما از دنبال کردن چیزی ارزشمند و بزرگ تجربه کسب می کنیم و در این راه مسیر برتر خودمان را خواهیم یافت.

۱۷-چیزی را بیافرینید که از آن لذت می برید

محصول نهایی شما کاملا منعکس کننده شادی و لذتی است که شما در آن نهاده اید.

این نکته مورد علاقه من در آموزش خلاقیت است. چیزهایی بیافرینید که شادتان می کند، سرگرم تان می کند و به شما انگیزه می دهد. هرچه که می سازید اجازه بدهید چیزی باشد که عاشقش هستید. چیزی بیافرینید که از آفریدنش لذت می برید، نه آنکه تحت فشار قرار داد باشد، یا چیزی که فکر می کنید دیگران خوششان می آید. یکی از دلایل این است که اگر چیزها آن طور که شما می خواهید پیش نروند، انگیزه تان را برای اتمام این کار از دست خواهید داد. اما دلیل مهم تر این است که در آفریدن با عشق و لذت قدرتی نهفته است. محصول نهایی شما کاملا منعکس کننده شادی و لذتی است که شما در آن نهاده اید.

چیزهایی که باید می دانستم!

سخن آخر

توصیه شما به کسی که برای یافتن نکته هایی در باب خلاقیت جستجو می کند، چیست؟ شما تا به حال چه چیزهایی آموخته اید؟ هنوز هم درس های زیادی برای آموختن وجود دارند تا بتوانند مارا به خلاقیتی که در پی اش هستیم برسانند. اگر شما هم تجربیاتی دارید یا در طول زندگی تان درس هایی آموخته اید، یا حتی ایده هایی دارید، آن ها را در کامنت اضافه کنید و ما را از این تجربیات بی نصیب نگذارید.

امتیاز کاربر: اولین نفر باشید !
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا