عمر کشون غلط است
عمر کشون غلط است
من شیعه هستم و افتخار می کنم که شیعه هستم.
قبل از عنوان مطالبی در مورد عید الزهرا و مراسم عمر کشون چند آیه در مورد اهل بیت (ع) عنوان می نماییم :
«إِنَّما یُریدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً».
«اِنّما وَلیّکم الله و رسوله والّذین آمنوا الّذین یقیمون الصّلوه و یؤتون الزّکاه و هم راکعون»
«ولیّ شما تنها خدا و رسول او و کسانی که ایمان آوردهاند؛
همان کسانی که نماز را بر پا میدارند و در حال رکوع نماز زکات میپردازند، میباشند.» (سوره مائده، آیه ۵۵)
عمر کشون غلط است
شأن نزول آیه بالا
مفسرین و صاحبنظران شیعی و اهل تسنن این مطلب را گفتهاند که:
فقیری به مسجدالنبی آمد و از مسلمانان طلب کمک کرد و هیچ کس به فقیر کمک نکرد مگر حضرت علی بن ابیطالب (علیه السلام) که در حال رکوع نماز، انگشتری خود را به فقیر بخشید و این آیه (آیه ۵۵ سوره مائده) بر رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل گشت.
یا أَیُّها الَّذِینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللّهَ وَأَطیعُوا الرَّسُول وَأُولی الأمرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فی شَیء فَرُدُّوهُ إِلی اللّهِ وَالرَّسُول إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْیَومِ الآخر ذلِکَ خَیرٌ وَأَحْسَنُ تَأْویلاً؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید! از خدا و پیامبر خدا و اولی الامرتان پیروی کنید، پس، اگر در چیزی نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر بازگردانید اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید، این، برای شما بهتر و پایانش نیکوتر است.
عمر کشون غلط است
بخاری از جابر بن سمره نقل کرده که:
پیامبر- در پاسخ سؤال- فرمود: (پس از من) دوازده امیر خواهند بود. سپس سخنی فرمود که آن را نشنیدم. پدرم گفت: رسول خدا(ص) فرمود: همه آنان از قریشند.
منابع : صحیح البخاری، تحقیق شماعی رفاعی، ج ۹، ص۷۲۹، فتح الباری من شرح صحیح البخاری، ابن حجر عسقلانی، ج ۱۳، ص ۲۱۱. و ر.ک: البدایه و النهایه، ابن کثیر، ج ۱، ص ۱۵۳؛ مسند احمد بن حنبل، ج ۵، ص۹۳ ،۹۰ و ۹۵؛ دلائل النبوه؛ بیهقی، ج ۶، ص ۵۶۹؛ منتخب الاثر، لطف الله صافی، ص ۱۲.
عمر کشون غلط است
عمر کشون غلط است
حکم مراسم لعن
سوال : نظر حضرت آیت الله خامنه ای درباره مراسم لعن چست ؟
آقای آیت الله خامنه ای بارها فرموده اند که به مقدسات سایر مذاهب توهین نکنید. بنابراین باید از این کار پرهیز کرد و نکته جالب توجه اینجا است که برخی می گویند در مجالس خصوص اشکال ندارد که لعن بگوییم، در حالی که آقا قید نزدند که مجلس عمومی باشد یا خصوصی ، بلکه به طور کلی فرموده اند که به مقدسات سایر مسلمانان یعنی سایر فرق اسلامی توهین نکنید.
عمر کشون غلط است
خاطره تکان دهنده آیت الله مرعشی نجفی
حضرت آیت الله العظمی مظاهری در نقل خاطرهای از استادشان آیت الله مرعشی نجفی میفرمایند: «خدا رحمتش کند، درجاتش عالیست، عالیتر کند، مرحوم آیت الله مرعشی، من مکاسب پیش ایشان خواندم، هم کفایه خواندم، هم مکاسب… ایشان بنایشان این بود برای اینکه خسته نشوند، یک قصهای گاهی اوقات یا خیلی از اوقات در میان درس برای شاگردها میگفتند و یکی از قصههایشان این بود که میگفتند:
پدر من از علمای نجف بوده یک شاگرد سنی داشت، این فرد میخواست برود کردستان و کرمانشاه، با پدر من خداحافظی کرد و رفت، پدر من آمد ایران و رفت مشهد، در زمان برگشت قافله ما غروب به کرمانشاه رسید، من خیلی وحشت کردم که حالا چه میشود، آن وقت وضع کرمانشاه و وضع کردستان به خاطر شیعه و سنیگری خیلی بد بود، ناگهان آن شاگرد من پیدا شد، خیلی با من گرم گرفت و بالاخره با زور و رودربایستی من را خانه برد خیلی هم خدمت کرد به من، بعد آخر شب به من گفت: آقا ما یک جلسهای داریم شما بیاید برویم توی این جلسه، گفتم میآیم، خلاصه مرا بردند توی آن جلسه، وقتی نشستم توی جلسه، دیدم این سبیل گُندهها، سبیل کشیدهها میآیند، تعجب کردم، چه خبر است، یک وقت مَنقَلی پر از آتش که آتش زغالی که اَلُو داشت، اینرا هم آوردند، یک مجمع را هم آوردند گذاشتند روی این آتشها، روی این منقل .من تعجب کردم، ترس هم منرا گرفته بود که اینها چه کار میخواهند بکنند، یکوقت دیدم یک جوانی زیر غُل و زنجیر، قیافهای شبیه مردم همدان داشت، آوردند. یک سفره چرمی هم پَهْن کردند، او را نشاندند روی سفره چرمی و کسی با یک ضربت گردنش را زد، آن مجمع که داغ بود گذاشتند روی گردن اینکه خون بیرون نیاید، غُل و زنجیرها را هم باز کردند این هی دست و پا میزد اینها هم قاه قاه میخندیدند. من غش کردم.
بالاخره قضیه تمام شد و من در حال غش بودم، کمکم مَرا به هوش آوردند اما آن موقعی که نزدیک بود به هوش بیایم میدیدم با هم زمزمه دارند، این شیعه است اینرا هم بیاورید دومیاش باشد، آن طلبه میگفت: نه بابا من درس پیش ایشان خواندم، این از آن سنیهای داغ است معلم من بوده، بالاخره من را نجات داد، آمدیم خانه، وقتی من حال آمدم، این طلبه به من گفت: آقا من سنی هستم، اما مُرید شما هستم، میدانید شما را خیلی دوست دارم، نمیخواستم ناراحتتان کنم، اما بُردم آنجا یک پیام بدهید به علمای نجف و پیام این، که شما عُمَرکُشون کنید ما هم اینجور میکنیم، ما رسممان است یک شیعه را یک جایی پیدا میکنیم زندانیاش میکنیم غُل و زنجیر میکنیم تا شب چهارشنبه، شب چهارشنبه همه ما جمع میشویم برای رضایت خدا، قربه الی الله اینرا میآوریم و این بلا را به سرش میآوریم که تو دیدی.»
عمر کشون غلط است
* کتاب «نهم ربیع، خسارتها و جهالتها» مهمترین کتاب در این زمینه
در همین راستا و برای پاسخ به شبهات حول مجالس انحرافی معروف به «عید الزهرا» و «عمر کشون» خواندن کتاب «نهم ربیع، خسارتها و جهالتها» بسیار توصیه میشود.
این کتاب که نوشته «مهدی مسائلی» است با عنوان زیرین «آسیبشناسی انسجام شناسی» توسط انتشارات وثوق منتشر شد و در آن علاوه بر بحث تاریخی درباره تاریخی قتل خلیفه دوم و ابولولو، بررسی روایتشناسی «روایت نهم ربیعالاول» نظر مراجع تقلید اعم از مقام معظم رهبری، آیات عظام نوری همدانی، مکارم شیرازی، موسوی اردبیلی، محمدصادق روحانی، مصباح یزدی، وحید خراسانی، مظاهری و همچنین مرحوم آیتالله بهجت(ره)، آیتالله ملکی تبریزی(ره) و آیتالله فاضل لنکرانی(ره) ارائه شده است.
عمر کشون غلط است
* ۹ ربیع الاول تاریخ قتل خلیفه دوم نیست
در این کتاب عنوان شده که اساسا قتل خلیفه دوم روز ۹ ربیع الاول نبوده است بلکه بر اساس اعلام اکثر علمای شیعه و مورخان سنی و شیعه تاریخ قتل خلیفه دوم ۲۶ یا ۲۷ دیالحجه سال ۲۳ هجری بوده است و روز ۹ ربیع الاول روز کشته شدن عمر بن سعد به دست مختار ثقفی است که در آن سالها جشنهایی به این زمینه گرفته میشده که بعدها به دلیل هم اسم بودن عمر بن سعد با خلیفه دوم به این نام یعنی «عمر کشون» مشهور شده است.
عمر کشون غلط است
* استفتاء مقام معظم رهبری، آیات عظام نوری همدانی و مکارم شیرازی درباره «عیدالزهرا»
در بخشی از این کتاب استفتائاتی در این زمینه گرفته شده و آمده است: در قرن های اخیر چنین مرسوم بوده است که عامه شیعیان در روز نهم ربیع – با توجه به نسبتی که به این روز میدهند – توجهی خاص به این روز داشته و مجالسی را در آن تشکیل میدادهاند.
از صحت و سقم این انتساب که بگذریم آن چه موجب نگرانی است انجام اعمال و گفتار خلاف شرعی است که در بعضی از این مجالس صورت میگیرد و از ساحت فرد مسلمان و شیعه اهلبیت(ع) به دور است و آن چه بر این نگرانی میافزاید وجهه شرعی دادن بعضی افراد به این اعمال خلاف شرع است که با بهانه «رفع القلم» و… انجام میگیرد.
متأسفانه در سا لهای اخیر و با امکانات جدیدی هم که به وجود آمده، امکان ضبط تصاویر یا صوت این مجالس برای شرکت
کنندگان در آن به سهولت وجود دارد که در بعضی موارد این فیلم ها و صوتها به کشورهای مجاورمان که شیعیان و اهل تسنن در کنار یکدیگر زندگی میکنند زندگی می کنند نفوذ یافته و باعث ایجاد فتنه و ریختن خون پاک شیعیان آن منطقه گردیده است. با توجه به نکاتی که گفته شد خواهشمند است نظر
شریف معظم له را نسبت به این سؤالات بیان فرمائید.
۱. حکم برپایی این گونه مجالس با صورتی که گفته شد چیست؟
۲. شرکت در این مجالس چه حکمی دارد؟
۳. نظر حضرت عالی درباره «رفع القلم» که مجوز انجام بعضی گناهان و مناهی در این ایام میشود چیست؟
۴. توصیهای به این افراد را بیان کنید.
آیتالله خامنهای در پاسخ به این استفتا مینویسند: هرگونه گفتار یا کردار و رفتارى که در زمان حاضر سوژه و بهانه به دست دشمن بدهد و یا موجب اختلاف و تفرقه بین مسلمین شود شرعاً حرام اکید است.
آیتالله نوری همدانی نیز مینویسد: چیزی به عنوان رفع قلم در روز به خصوصی نداریم و مسلمانان باید از تفرقه بپرهیزند و از هر چیزی که موجب وهن مذهب می باشد جداً اجتناب نمایند.
آیتالله مکارم شیرازی در پاسخ خود به این استفتا مرقوم کرده است: اولاً: روایتی با عنوان رفع قلم در آن ایام مخصوص در منابع معتبر نداریم. و ثانیاً بر فرض چنین چیزی باشد که نیست مخالف کتاب و سنت است و چنین روایتی قابل پذیرفتن نیست و حرام و گناه در هیچ زمانی مجاز نیست
هم چنین سخنان رکیک و کارهای زشت دیگر. و ثالثاً: تولّی و تبرّی راههای صحیحی دارد نه این راههای خلاف.
عمر کشون غلط است
* آیتالله بهجت(ره): عیدالزهراء روز بیان مشترکات میان شیعه و اهل تسنن و ترک لعن است
بنابر این گزارش در کتاب «در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت» ، نوشته محمدحسین رخشاد آیتالله بهجت(ره) نیز درباره برگزاری مجالس به مناسبت حضرت زهرا (س)(عیدالزهراء ) توصیه میفرمودند که به بیان فضایل اهل بیت(ع) بهویژه حضرت زهرا(س) و بیان حدیث ثقلین پرداخته شود.
به فرموده ایشان شیوه مرحوم آیت الله بروجردی(ره) نیز همین بوده است یعنی بیان مشترکات میان شیعه و اهل تسنن و ترک مطاعن و مثالب یا لعن و سب آشکار.
آیت الله بهجت(ره) درباره برخی از رفتارها به نام عیدالزهرا نیز میگوید: چه بسا … این کارها موجب اذیت و آزار و یا قتل شیعیانی که در بلاد و کشورهای دیگر در اقلیت هستند گردد در این صورت اگر یک قطره خون از آنها ریخته شود ما مسبب آن و یا شریک جرم خواهیم بود.
آیت الله بهجت(ره) بر ضرورت دقت شیعیان در گفتار و رفتار تاکید بسیاری داشتند که مبادا موجب تحریک اهل سنت شود و بسیار بر تقیه عملی و قولی تاکید می کردند اما تقیه و تزلزل قلبی را حرام می دانستند.
عمر کشون غلط است
تاریخچه برگزاری
سید بن طاووس در کتاب اقبال الاعمال خود به برگزاری این مراسم توسط شیعیان اشاره میکند که به معنی برگزاری آن حداقل از قرن هفتم هجری قمری است. گزارشهای متعدد تاریخی نشان میدهد که در زمان صفویان این مراسم در میان مردم رایج بودهاست. برخی محققان بر این باورند که مراسم عمرکشان در حقیقت تحوّل یافتهٔ مراسم «مغکشی» در ایران باستان است.
* تاریخ دقیق مرگ عمر بن خطاب :
طبق منابع تاریخی عمر بن خطاب ( خلیفه دوم ) در بیست وششم ذی الحجه ترور شد و بعد از حدود سه روز درگذشت. بنابراین وی در آخر ذی الحجه یا اول محرم درگذشته است. این مطلب را همه ی مورخان اعم از شیعه و سنی در آثار خود آورده اند. لذا مراسم عمرکشان ( عید زهرا ) که عده ای در ماه ربیع الاول برگزار می کنند اساسا با تاخیر حدود هفتاد روز انجام می شود و از نظر تاریخی با اشکال مواجه است. برای اطمینان می توان به منابع تاریخی زیر مراجعه کرد که به اتفاق همین مطلب را بیان کرده اند:
عمر کشون غلط است
* منابع تاریخی شیعه :
۱.تاریخالیعقوبى ج۲ ص ۱۵۹ قرن: سوم مولف شیعه است.
۲.تاریخیعقوبى/ترجمه ج۲ ص ۴۹ قرن: سوم مولف شیعه است
۳.التنبیهوالإشراف ص ۲۵۰ قرن: چهارم مولف شیعه است
۴.مروجالذهب ج۲ ص ۳۰۴ قرن: چهارم مولف شیعه است.
۵.مروجالذهب،ج۲،ص:۳۲۱ قرن: چهارم مولف شیعه است.
۶.الفتوح ج۲ ص:۳۲۳ قرن: چهارم مولف شیعه است.
۷.مسارّ الشیعه اوایل قرن پنجم مؤلف : شیخ مفید (ره) پیشوای بزرگ شیعیان ( که خوشبختانه نسخه خطی این کتاب ایشان با دستخط خودشان هم اکنون موجود است و در آن مرگ عمر در ذی الحجه ذکر شده است. می دانیم که شیخ مفید(ره) طبق عقیده رایج مشرف به دریافت چند نامه از امام عصر(عج) شده اند و از نظر عظمت علمی و تقوایی در حد عالی هستند.)
عمر کشون غلط است
* منابع تاریخی دیگر :
۸.الإمامهوالسیاسه ج۱ ص ۳۹ قرن: سوم مذهب مولف : سنی
۹.المعارف ص ۱۸۳ قرن: سوم مذهب مولف : سنی
۱۰.أنسابالأشراف،ج۱۰،ص:۴۱۷ قرن: سوم مذهبِ مولف : نامعلوم
۱۱.الطبقاتالکبرى،ج۳،ص:۲۵۸ قرن: سوم مذهب مولف : سنی
۱۲.تاریخالطبری،ج۴،ص:۱۹۱ قرن: چهارم مذهب مولف : سنی
سایر منابع جهت اختصار ذکر نمی شود. اما بد نیست بدانیم که حتی علامه مجلسی(ره) هم اعتراف دارد که علمای متقدّم شیعه بر اینکه عمر در ذی الحجه کشته شده اتفاق نظر داشته اند.(ر.ک.بحارالانوار، ج۳۱، ص ۱۱۸ ) گرچه مجلسی(ره) خود سعی کرده اند به هر قیمت شده نهم ربیع الاول را تایید فرمایند!!(بعید نیست ایشان که در عصر صفوی می زیستند از سوی حکومت تحت فشار بوده اند و لذا با کمال تعجب به روایتی که از نظر سندی کاملاً ضعیف است استناد کرده ، اجماع مورخان شیعه و سنی را به کناری نهاده اند! روایتی که ایشان به آن استناد کرده اند از طریق دو راوی مجهول الهویه به احمد بن اسحاق قمی(ره) منسوب شده که سند و متن آن در نهایتِ ضعف است.)
ابن ادریس حلی (صاحب سرائر) درباره تاریخ نهم ربیع می گوید: مَنْ زَعَمَ أَنَّ عُمَرَ قُتِلَ فِیهِ فَقَدْ أَخْطَأَ بِإِجْمَاعِ أَهْلِ التَّوَارِیخِ وَ السِّیَرِ ( هر کس بپندارد عمر در نهم ربیع کشته شده به اجماع صاحبان کتب تاریخ و سیره در اشتباه است.) سپس تاریخ ذی الحجه را صحیح دانسته،می فرماید: الإجماع حاصل من الشیعه و أهل السنّه على ذلک.( شیعه و سنی بر آن اتفاق نظر دارند. )ر.ک. بحارالانوار، ج۳۱، ص ۱۱۹
عمر کشون غلط است
* انگیزه ی ابولولو در قتل عمر :
درباره قاتل عمر که فیروز ابولؤلؤه نام دارد واقعیت اینست که اولا طبق منابع تاریخی ، مسلمان یا زردشتی یا نصرانی بودن او معلوم نیست: اینکه آیا او از زردشتی های هم پیمان با مسلمانان بوده یا نصرانی بوده یا مسلمان شده بود معلوم نیست. همچنین دلیلی بر شیعه بودن او وجود ندارد. انگیزه ی او در کشتن عمر بن خطاب نیز یک انگیزه شخصی بوده : در واقع او نسبت به گزاف بودن مالیاتِ مقرّر اعتراض داشت و نزد عمر شکایت برد ولی عمر مالیاتش را تخفیف نداد لذا نقشه ی قتل عمر را طراحی کرد. بنابراین انگیزه ی ابولولو یک انگیزه ی شیعی نبوده بلکه صرفاً یک تصفیه حساب شخصی بوده است. از این رو اینکه او برای خشنودی اهل بیت (ع) دست به این کار زده باشد از نظر مورخان کاملا نادرست است. ( رجوع کنید به منابعی که در فوق ذکر کردیم. )
دکتر سید جعفر شهیدی احتمال داده است برخی از بزرگان قریش مثل مغیره ( مالک ابولولو ) در ترورِ عمر نقش داشته اند زیرا از سختگیری های عمر به تنگ آمده بودند . ر .ک. تاریخ تحلیلی اسلام ص ۱۲۹ و ۱۳۰ آنچه دیدگاه ایشان را تقویت می کند اینست که عمر در روزهای آخر گفته بود می خواهد شیوه اش را در تقسیم بیت المال تغییر داده ، مساوات را برگزیند که این می توانست موجب نگرانی برخی از بزرگان قریش شده آنان را به طراحی برای قتل عمر وادار کند. طبق این نظریه ابولولو فریبِ چند عربِ قریشی را خورده و آلت دست آنان شده است.
همچنین برخی از محققان از سخنانِ کعب الاحبارِ یهودی قبل از ترورِ عُمَر احتمال داده اند که کعب الاحبار از نقشه ی ترورِ عُمَر آگاه بوده است. حجه الاسلام استاد رسول جعفریان در تاریخ خلفا این دیدگاه را نقد کرده اند.ر.ک. تاریخ خلفا صفحه ۱۰۵تا ۱۰۹ .
عمر کشون غلط است
* موضع امیرمومنان (ع) درباره ی ترور عُمَر :
بی شک اگر امام علی(ع) درگیری فیزیکی با دستگاه خلافت را صلاح می دیدند خودشان از همان آغاز اقدام می کردند ولی از آنجا که چنین درگیری را متعارض با مصالح عالیه اسلام می دانستند لذا دست به شمشیر نبردند. ایشان گرچه در آغاز با ابوبکر بیعت نکردند اما بعدا که دیدند چاره ای نیست – احتمالا برای پرهیز از جنگ داخلی و نیز خطر ارتداد تازه مسلمانها و نیز خطرحمله رومیان به قلمرو اسلامی – با ابوبکر بیعت کردند. بعدا هم با عمر و بعد با عثمان طبق مصالح اسلام و برای وحدت بیعت کردند. بیعت ایشان از ترس و احساس ضعف نبود زیرا ایشان شجاعترینِ عرب بوده ، از هیچ فداکاری برای اسلام دریغ نمی کردند. در طول بیست و پنج سال امیرالمومنین(ع) بخاطر حفظ اسلام خون جگر خورده ، صبر می کردند.
همچنین هیچگاه در منابع قدیم نیامده که امیرمومنان(ع) قتل عمر را تایید کرده باشند. البته اگر کسانی بخواهند در مورد این مسائل به کتاب های صد سال اخیر استناد کنند قطعاً از روش علمی فاصله گرفته اند زیرا در مسائل تاریخی باید به منابعی استناد کرد که به زمانِ رویدادِ مورد بحث نزدیکتر باشند. لذا باید به تاریخهای شیعه و سنی در قرنهای نخست رجوع کنیم. از این رو آثار شیخ کلینی(ره) و صدوق(ره) و مفید(ره) و شیخ طوسی(ره) و… به مراتب معتبرتر از سخنان برخی از متاخران است.( مثلاً بحارالانوار که در اوایل قرن دوازدهم توسط علامه مجلسی(ره) تالیف شده از نظر اعتبار هرگز قابل مقایسه با آثار قدمای شیعه(رضوان الله علیهم) نیست.)
در تواریخ آمده ابولولو پس از آسیب زدن به عمر – در حالِ امامت جماعت – تعدادی از نمازگزارانِ صف اول را نیز مورد حمله قرار داد و زخمی کرد که برخی به خاطر جراحات درگذشتند. حال براستی آیا می توان گفت امام علی(ع) راضی بودند که عمر درمسجد و در حال نماز ترور شود؟ آیا مسجد احترام ندارد؟! آیا امام علیه السلام به زخمی شدن چند بی گناه راضی بودند؟! آیا امام راضی بودند عمر در نظر آیندگان بجای اینکه مورد نقد قرار گیرد برعکس به عنوان “خلیفه ی شهید” و “شهید محراب” مورد احترام و تقدیس قرار گیرد؟!!
لذا بی تردید امام علی(ع) به قتل عمر در نماز جماعت و در مسجد النبی(ص) راضی نبوده اند و همانطور که گفتیم اساساً عملکرد ابولولو قابل دفاع نیست.
بنابراین با اینکه عملکرد عمر بن خطاب درباره اهل بیت (ع) را کاملاً مورد نقد می دانیم در عین حال ترور او را نیز اشتباه دانسته ، معتقدیم امیرمومنان(ع) نیز به این قتل آن هم در مسجد و در حال نماز راضی نبودند همانطور که بعدها به قتل عثمان نیز رضایت ندادند و همه ی این امور بدون اطلاع ایشان انجام شده است. برخی معتقدند اینها همه توطئه ی مخالفان علی(ع) بود که می خواستند آن حضرت را همدستِ قاتلانِ خلفا معرفی کنند چنانکه معاویه ایشان را به همکاری با قاتلان عثمان متهم می کرد.( ر.ک. نهج البلاغه نامه ی ۲۸ ) و عجیب آنست که شیعه ی علی(ع) امروز همان حرفی را می زند که معاویه و داستان پردازانِ دربارِ او در آن زمان می گفتند!. حضرت امیر (ع) بارها و بارها خود را از اتهامات معاویه تبرئه فرموده است. در نهج البلاغه مکرراً تاکیدات آن حضرت را بر اینکه در قتل عثمان دستی نداشته اند مشاهده می کنیم.
عمر کشون غلط است
* نتایج مرگ عمر :
نتیجه ی کار ابولولو چنان شد که عثمان به جای عمر نشست. در واقع باید گفت کاش عمر زنده می ماند تا امور به دست عثمان نیفتد و آنهمه ریخت و پاش در دستگاه حکومت راه پیدا نمی کرد و بنی امیه آنقدر قدرت نمی یافتند. عمربن خطاب با اینکه مورد انتقاد است اما به هرحال بیش از عثمان به سنت پیامبر اعظم (ص) پایبند بود و مرگ او زمینه ساز تسلط کامل بنی امیه و از بین رفتن بسیاری از سنتهای پیامبر اعظم (ص) شد. در واقع این عثمان بود که به بنی امیه (مروان و معاویه و…. ) پر و بال داد و شرایط را برای آنها فراهم کرد و بعدا خود نیز قربانی این اشتباه شد (عثمان خودش از تیره ی بنی امیه بود لذا به خاطر مسایل فامیلی به آنان منصب های حکومتی داد.)
عمر کشون غلط است
* مرگ ابولولو :
در کتب تاریخ آمده ابولولو پس از آسیب زدن به عمر و زخمی کردن تعدادی از نمازگزارانِ صف اول پا به فرار گذاشت اما نتوانست از مسجد بیرون برود و در همانجا مردم گلیم یا چیزی مانند آن بر سرش انداختند و او را دستگیر کردند در نهایت او که خود را گرفتار دید با همان خنجری که عمر را با آن زده بود خود را کشت(خودکشی کرد).
اما درباره قبر او باید گفت طبیعی است جنازه اش را در همان مدینه – بدون تشریفات – دفن کرده اند. به هرحال او نتوانست بگریزد حتی نتوانست از مسجد بیرون رود بلکه همانجا خودکشی کرد چه رسد به اینکه پایش به ایران و کاشان رسیده باشد!!. بنابرین اینکه برخی از عوام می گویند” ابولولو فرار کرده، نزد حضرت امیر(ع) آمد و از ایشان پناه خواست و ایشان فرمودند: من تو را با طیّ الارض به کاشان می برم که مردمانش شیعه هستند” کاملاً بی پایه است زیرا مردم کاشان در آن زمان شیعه نبوده اند. مردم کاشان به تبعیت از قم شیعه شدند و چون رواج تشیع در قم بین سالهای ۸۰ تا ۱۱۵هجری آغاز شده بنابراین در سال مرگ عمر (سال ۲۳ هجری) خبری از تشیع در کاشان یا در قم نبوده است.بلکه تشیع در آن زمان در میان عده ای بسیار قلیل در مدینه النبی(ص) منحصر بود.( ر. ک. رسول جعفریان ، تاریخ تشیع در ایران ص ۱۷۳ )
در یک کلام نمی توان قصه های عامیانه ی مربوط به ابولولو را – که با عموم تواریخ شیعه و سنی تعارض دارند – باور کرد.( درباره خودکشی ابولولو نیز به منابعی که در فوق ذکر شد مراجعه فرمایید. استاد رسول جعفریان معتقدند قصه های عوامانه زیادی در قرن ۶ و ۷ در میان شیعیان درباره ابولولو رواج یافته که فاقد مستند تاریخی و علمی است. ایشان با اینکه از اشتباهات عمر دفاع نمی کنند با این حال دفاع از ابولولو را نیز ناروا می دانند. ر.ک. تاریخ خلفا ص ۱۱۰ )
عمر کشون غلط است
منابع : جستجو در اینترنت و سایت های معتبر اسلامی